As I Lay Living ...

Name:
Location: tehran, tehran, Iran

Wednesday, May 28, 2008

خودم

دوستان من




Monday, May 19, 2008

دختر: من استخر نمی رم. چون مادرم رو نمی خوام اذیت کنم.
من: چرا آخه؟ چه ربطی به مادرت داره.
دختر: آخه اون اجازه نمی ده. می گه که نباید برم؛ چون ممکنه فیلم بردای کنن و فیلمش بیاد بیرون و آبرو ریزی بشه.
من: می خوای با مادرت چی کار کنی؟
دختر: من پزشکم. می خوام بهش دارو بدم.
من: دارو یی که می خوای بدی کشنده است؟ مطمئنه؟؟

Wednesday, May 14, 2008

بی پدر

سوال: آدم اگه پدرش رو به رسمیت نشناسه و ازش شرم داشته باشه چی ازش می مونه؟
جواب: یک بی پدر. یک حرومزاده!