As I Lay Living ...

Name:
Location: tehran, tehran, Iran

Monday, March 31, 2008

شعرهایی از دوگن (شاعر ژاپنی)

حتی نمی توانم در این دره
کنار جویبار بایستم
از این می ترسم
که مبادا سایه ام
به سراسر جهان جاری شود
------------------------------------
شهود مانند انعکاس ماه در آب است
ماه خیس نمی شود و آب نمی شکند
هر چند نور ماه گسترده و بزرگ است
با این حال می تواند در چاله ای کوچک تصویر شود
تصویر ماه کامل و تمامی آسمان
در شبنمی روی علف جای می گیرد.

ماهيگيري در اروميه





Sunday, March 30, 2008

مادر-زن

مرد: دیگه رابطه مون به هم خورده است. اوایل رابطه خیلی خوبی داشتیم.
دکتر: تو هیچوقت نمی توانی با زنت زندگی کنی. چون او دارد جای مادرت را پر می کند.
مرد: چه اشکالی دارد که زن آدم مثل مادرش باشد؟
دکتر: مشکلش اینه که آدم نمی تونه با مادرش سکس داشته باشه!

توضیح: این دکتر زن نیست.

آنیما

نیمه گم شده من
با من بود
مثل خودم بود
حرفهاي مرا مي زد
بوي مرا مي داد
كتابهاي مرا مي خواند
فيلمهاي مرا مي ديد
موسيقي هاي مرا دوست داشت

وقتی به حماقت زندگی می خندید، سر تكان دادم
وقتی به فرصتهای از دست رفته افسوس می خورد، آه کشیدم
وقتی جوکهای تکراری تعریف می کرد، از ته دل خندیدم
و روزی که فهمیدم زن است، وحشت کردم!

Wednesday, March 26, 2008

سفر به كلاك


با دوستم عليرضا رفتيم گرگان. بعد رفتيم كلاك كه روستاي بابا بزرگشه؛ يك روستاي كوچك نزديك كلاردشت. روز قبل از رسيدن ما، بابا بزرگ عليرضا فوت كرده بود.

عكس هاي گرگان









عكس هاي كلاك









Monday, March 24, 2008

قرارمون ته كوچه بن بست

اگه فكر مي كني از پس له كردن طرف مقابل بر نمي آي، بهتره حداقل يه فصل كتك ازش بخوري. بد بختانه وقتي بچه بودم كسي اينو نمي دونست و دائم بهم توصيه مي كردن كه از درگيري و دعوا كنار بكشم. چون آدماي دوروبرم خودشون فقط در رفتن رو بلد بودن. البته با اين روش تونستن به عنوان يك مشت آدم بي آزار دوستان زيادي رو در يك فضاي مسالمت آميز و همراه با احترام متقابل، دور خودشون جمع كنن. متاسفانه من ديگه داره حالم از اين روابط مسالمت آميز به هم مي خوره و دوست دارم يه خورده هيجان و تحرك وارد زندگيم بكنم.
دوست عزيز! قرار بعدي مون توي يه جاي خلوت بذاريم، چون مي خوام از صميم قلب باهات حرف بزنم. به خاطر خودت مي گم. شايد دلت نخواد به اين سن و سال وسط خيابون باهام دست به يقه بشي. من كه زدم به سيم آخر. فرقي برام نمي كنه كه جاش كجا باشه.
خب، نظرت چيه؟