كندن
ميگن كه آدم با كندن از چيزهايي كه داره، رشد مي كنه. من دارم از همه چي ميكنم: از رشته تحصيلي، از تهران، و از شغلم. وقتي كه كسي اينطور داوطلبانه از همه چي بكنه، يعني اين كه از هيچي نمي كنه. چون كندن از چيزها معمولا سخته و هيچكس داوطلبانه اين كار رو نمي كنه (كردن و كندن تو هم قاتي شده، اصلا نمي شه فهميد چي دارم مي گم).
دارم به اين نتيجه ميرسم كه من از هيچي نمي كنم بلكه دارم از محمد سپاهي بودن فرار مي كنم و اين افتضاحه!!!!!
دارم به اين نتيجه ميرسم كه من از هيچي نمي كنم بلكه دارم از محمد سپاهي بودن فرار مي كنم و اين افتضاحه!!!!!